- دبیرستان تمام همّ و غمم را سر المپیاد گذاشتم، مدام گفتند و شنیدم: «نمیشود!»، «المپیاد مال از ما بهتران است»، «خود را با فلانی مقایسه نکن»، «وقتت را هدر نده!» و و و... . گفتند و شنیدم و گذشتم و ریاضی خواندم و خواندم و خواندم و عشق کردم... اما در نهایت، آنجا که باید به ثمر مینشست یک «جوب» کوچک در آزمونی آسان تمام رویاهای المپیادی من را در ریاضی در هم شکست و سهم من بعد از دو سال تلاش و ریاضیخوانی شد یک برنز کشوری المپیاد کامپیوتر! (آن هم به پشتوانهی دانش ترکیبیاتم از ریاضی خواندن...)